جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۳۴
کد خبر: ۱۲۵۱۱۱
|
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۹

مصرف فرهنگی و معنای زندگی

محسن سلیمانی فاخر
با یک سوال شروع می‌کنم؛ زماني كه افراد نتوانند كتاب بخرند يا به سينما و تئاتر بروند يا در كلاسي آموزشي حضور یابند، زندگي‌شان چگونه معنا پيدا مي‌كند؟

آرتور شوپنهاور در کتاب «باب حکمت زندگی» می نویسد: «کسی که غنای درونی داشته باشد از جهان بیرون به چیزی نیاز ندارد جز هدیه‌ای سلبی، یعنی فراغت، تا توانایی‌های ذهنی خود را بسازد و تکامل بخشد و از غنای درونی خود بهره‌مند شود، یعنی فقط به این امکان نیاز دارد که در طول زندگی، هر روز و هر ساعت آن گونه باشد که هست.»

این‌ها ذکر شد تا بگویم «فراغت» در زندگی چارچوب است، اصل است. مهم است. وضعیت اقتصادی به نحوی است که برخی از خانواده‌ها محصولات و خدمات فرهنگی و تفریحی را از سبد کالایی خود حذف کرده‌اند.

موقعیت به جایی ختم شده که از فراغت و آرامش می‌ترسیم و در فراغت فرهنگی، به دلیل مسائل عدیده اجتماعی و اقتصادی، سنگینی ملالت‌باری بر ذهن خود لمس می‌کنیم.

امروز سینما مخاطب ندارد و آمار فروش هر روز کمتر می شود. سینما و تئاتر در حال حذف شدن از علایق و خواست توده ها است. در بالاترین شکل ممکن، پر فروش‌ترین فیلم این روزهای سینما حداکثر صد هزار مخاطب دارد که  این رقم کمتر از یک درصد جمعیت است .

گرانی بلیت، تولید آثار غیر فرهنگی و ضعیف، مشکلات اقتصادی و مشغولیت‌های ذهنی باعث شده تا شرایط استفاده شهروندان برای این عرصه‌ها فراهم نباشد و نتیجه آن شده که خریدهای ضروری جایگزین خریدها و تفریحات قرهنگی و هنری چون سینما و کتاب و گردشگری شده است.

تورم به‌ طور طبیعی بر هزینه‌های همه مشاغل تأثیر مستقیم دارد .سینما و دیگر تولیدات فرهنگی و هنری سر دو راهی قرار دارد، از سویی هزینه‌ها چند برابر شده و به افزایش قیمت بلیت منجر شده و از سویی دیگر با افزایش قیمت بلیت، ریزش مخاطب بیشتر می‌شود.

حداقل نیمی از جمعیت نيازمند دريافت يارانه معيشتي هستند پس شايد بتوان ادعا كرد اين تعداد در وضعيت فقر رفاهي به سر مي‌برند که مستقیم بر مصرف فرهنگی تاثیر خواهد گذاشت.

از منظری دیگر، اساسا تفریحات و فراغت فرهنگی درفضای جمعی ،روح و انگیزه ای پویا در مخاطب ایجاد می‌کند. همبستگی و شور و نشاط اجتماعی می‌بخشد و امکان مراودات فرهنگی را مهیا می‌کند.

از این حیث، شاید عده‌ای معتقد باشند که استفاده از شبکه‌های خانگی فضا را برای بهره‌مندی خانوار فراهم آورده است. اما علاوه بر این که چنین خدماتی نیز به وضعیت اقتصادی خانوار مرتبط است اما آن ویژگی‌های اجتماعی را از بطن فرهنگ و هنر ربوده است.

اساسا مکانِ سینما برای آن‌هایی که ذوق و شوق فیلم دیدن در تاریکی سالن سینما را دارند، بسیار حیاتی و دینامیک است. مدیوم سینما برای انتقال احساسات و مفاهیم زندگی نقش بسزایی برای مخاطب دارد. جاذبه و خواست متمرکز تماشاگران یک فیلم یا نمایش  در سالن باعث می‌شود تا همذات پنداری‌ها به نتایج مؤثر اجتماعی ختم شود.

القصه این که سینما و چرخه‌ی اقتصادی محتاج مخاطب است و مخاطب نیازمند فراغت و مصرف فرهنگی و قدرت اقتصادی، لیکن باید قلمروهای  فرهنگی و تفریحی گسترش یابد؛ چرا که این چرخه شرط لازم برای توسعه قلمروهای اجتماعی و معنابخشی به زندگی است.

مصرف فرهنگی و اندیشیدن در آن به زندگی معنا و مفهوم می‌بخشد و با طرح پرسش‌های بنیادی باعث می‌شود از زندگی معمول بی اندیشه فاصله بگیریم. پرسش‌هایی  که  از جنس «تحول» هستند و از تاملات فرهنگی و هنری نشأت می‌گیرند.
خبرهای مرتبط
نظر شما